یادی از آقا مرتضی

.
.
.
پذیرفته اند جهان دهکده ای است...
این همان دهکده ای است که در آن مردمان را به یک صورت واحد، قالب می زنند و هیچ کس نمی تواند از قبول مقتضیات تمدن تکنولوژیک، سر باز زند.
این همان دهکده ای است که بر سر ساکنانش آنتن هایی روئیده است که یکصد و پنجاه کانال ماهواره ها را مستقیماً دریافت می کنند.
این همان دهکده ای است که در آن روبوت ها عاشق یکدیگر می شوند.
این همان دهکده ای است که در تلویزیونهایش دختران شش ساله را آموزش جنسی می دهند.
این همان دهکده ای است که در آن گوسفندهایی با سر انسان و انسانهایی با سر خوک به دنیا می آیند.
این همان دهکده ای است که در آن دویست و چهل و شش نوع تجاوز جنسی رواج دارد...
امّا عجب اینجاست که بازهم
این همان دهکده ای است که در زیر آسمانش بسیجیان، بر رملهای فکّه زیسته اند،
همان دهکدة جهانی که در نیمه شبهایش ماه، هم بر کازینوهای لاس و گاس تابیده است
و هم بر حسینیة دوکوهه و گورهایی که در آن بسیجیان از خوف خدا و عشق به او گریسته اند.
دنیای عجیبی است، نه؟!
- ۹۳/۰۴/۱۵
روحش شاد
این روزا بیشتر از همیشه جاش خالیه