ایماء

ایماء به معنای اشاره و کنایه؛ ساده ترین نام برای دفتری است که از هر دری سخنی کوتاه به میان آورده و امیدوار است اگر مفید نیست مضر نیز نباشد

ایماء

ایماء به معنای اشاره و کنایه؛ ساده ترین نام برای دفتری است که از هر دری سخنی کوتاه به میان آورده و امیدوار است اگر مفید نیست مضر نیز نباشد

مشخصات بلاگ
ایماء

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
وَالْعَصْرِ ﴿١﴾
إِنَّ الإنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ ﴿٢﴾
إِلا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ ﴿٣﴾
.
.
.
قال الإمام الحسین بن علی:
إِنَّ النَّاسَ عَبِیدُ الدُّنْیَا، وَ الدِّینُ لَعْقٌ عَلَى أَلْسِنَتِهِمْ‏ یَحُوطُونَهُ مَا دَرَّتْ مَعَایِشُهُمْ فَإِذَا مُحِّصُوا بِالْبَلَاءِ قَلَّ الدَّیَّانُونَ.
امام حسین علیه السلام فرمودند:
به راستى که مردم بنده دنیا هستند و دین لقلقه زبان آنهاست، تا هر آن جایى که دین وسیله زندگى آنها باشد، دین دار باقی می مانند و چون در معرض امتحان قرار گیرند، دینداران کم مى شوند.
.
.
.
گنهکار اندیشناک از خدای/
به از پارسای عبادت‌نمای//
#سعدی

نویسندگان

کلامی در پرتو کلام خالق

چهارشنبه, ۹ مرداد ۱۳۹۲، ۰۱:۱۰ ق.ظ

اینکه گفته اند: ((نهج البلاغه فوق کلام خلق است))
حرفی است ارزشمند و دوست داشتنی، اما در دنباله ی آن قضاوت فرمودند که: ((دون کلام خالق است)) این سخن را نشاید که پذیرفت. زیرا نهج البلاغه در تفسیر و تحلیل کلام خداوندی است، نور است و در امتداد نور الهی می درخشد، دون، پستی، پائینی، و هر واژه ی دیگری که سمت و سوی نزول و فرود و سقوط داشته باشد نسبت به نهج البلاغه مردود و مطرود است، بلکه باید گفت:
((نهج البلاغه فوق کلام خلق و در پرتو کلام خالق است.))

زیرا حدیث، تفسیر آیات الهی است، واسطه ی فیض است، در همان اوج و والائی وحی الهی جای دارد، و از این رو آیاتی فراوان در کلام حضرت مولی نهفته است.

  • ابوذر محمدی

نظرات  (۶)

کلانهج البلاغه بعد قران ارزشمندترین میزاث اسلامه !و از زبان یک انسان کامل هست و اگه گفته بشه مافوق سخن انسان و مادون کلام پروردگاره حقیقته!

پاسخ:
سلام علیکم
حتما حتما
مقدمه جناب دشتی بر ترجمه شون
و
حکمت نظری و عملی در نهج البلاغه آیت الله جوادی
و
مقدمه علامه جعفری به ترجمه و شرح شون رو مطالعه بفرمایید که
شاید نظرتون نسبت به حرف ناثواب
ما دون کلام پروردگار عوض بشه.
یاحق
با سلام . 

احسنت طیب الله انفاسکم . 

حدیث ثقلین نه از محکمات شیعه ، بلکه از محکمات اسلام است . 

آیت الله جوادی آملی دامه عزه در کلامی می فرماید : کل وصیت نامه سیاسی - الهی امام خمینی ره بر پایه حدیث ثقلین می چرخد . 

حضرت امام حدیث ثقلین را در ایتدای وصیت نامه خود از آن حیث آورده است که مهجوریت قرآن و عترت را در کشورمان بیان کند واینکه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران تشکیل شد تا کمک کند به رفع مهجوریت این دو ...

در مورد حدیث ثقلین قابل ذکر است که :

1) قرآن = ثقل اکبر        2)عترت : ثقل کبیر 

که این دو مکمل یکدیگرند . روایات اهل بیت ع ، ملازم و همتای قرآن کریم است . از این رو عدم رجوع به روایات در فهم ظواهر قرآن مایه افتراق بین ثقلین و عامل گمراهی قلمداد شده است .

آنچه در حدیث شریف ثقلین همتای قرآن قرار گرفته ، عترت است نه روایت ، آن هم خبر واحد ( تفسیر تسنیم جلد 1 ) 

شما کلا مبحث رو خلط کردید ، ما چیز دیگری را گفتیم ، شما برای جواب دادن از بحثی دیگر استفاده کردید که برای هر دویمان پذیرفتنی می باشد . و از محکمات اسلام است . 

بنده حقیر به این مسئله اشاره کردم که کلام خداوند فوق تمام کلام ها می باشد و هیچ کلامی در عرض کلام خداوند قرار نمی گیرد . این نظر ما شیعیان می باشد ، اما نظر شما کمی متفاوت است . 



برای فهم بهتر حدیث ثقلین اگر مقدور بود جلد 1 تفسیر تسنیم آیت الله جوادی آملی مطالعه شود .
پاسخ:
با سلام مجدد
حتما پیشگفتار کتاب حکمت نظری و عملی در نهج البلاغه حضرت آیت الله جوادی
و
مقدمه علامه جعفری بر ترجمه و شرحشون رو مطالعه بفرمایید
که سخنان گهربار مطولشان از حوصله و ظرفیت این کامنت خالی ست(حداقل برای بنده).
سلام علیکم 

در این که وحی منزل است که سخن خداوند از هر سخنی سنگین تر و والا تر است هیچ شکی نیست .

به آیات زیر اندکی عنایت داشته باشید :

الله نزل احسن الحدیث .... ( زمر 23 )

لو انزلنا هذا القرآن علی جبل لرایته خاشعا متصدعا من خشیه الله (حشر 21 )

انا سنلقی علیک قولا ثقیلا ( مزمل 5) 

نحن نقص علیک احسن القصص ( یوسف 4 )

ان هذا القرآن یهدی للتی هی اقوم ( اسراء 9 )

-------------------------------

طبق آیه 7 سوره آل عمران : آیات قرآن به دو دسته تقسیم می شوند : 
1- محکمات ( هن ام الکتاب)
2-متشابهات

که تأویل متشابهات قرآن را طبق آیه قرآن ، جز خداوند و راسخون در علم نمی دانند . که راسخون در علم نماد انسان واقعی ( خلیفه الله ) می باشد که نمونه بارز آن اهل بیت می باشند . از این روست که می گوییم اهل بیت و امامان معصوم مفسران قرآنند .

مفسر بودن قرآن با کلامی که شما فرمودید بسیار متفاوت است . 

 -----------------------------------

چشم حتما مطالعه و مشاهده خواهم کرد . البته من و شما در یک سنگر هستیم و اعتقاداتمان یکی است و بحث هایمان را باید برای کسانی دیگر ارائه دهیم . اما لازم دیدم این موضوع را بر شما متذکر شوم چون این حرف ضربه اساسی به مذهب تشیع که مذهب هر دویمان می باشد خواهد زد و فرصت را برای لجوجانی که از پذیرفتن حق خودداری می کنند ، فراهم خواهد کرد که ما را زیر رادیکال ببرند چه برسد به علامت سوال !!!

انشالله که از شیعیان واقعی امام جعفر صادق ( ع) ریس مذهبمان باشیم و بمانیم .

و من الله توفیق و علیه تکلان 

پاسخ:
علیکم السلام
قال رسول الله: انا مدینة العلم و علی بابها و انا مدینة الحکمة و علی بابها
 و آیاتی در شرف والای علی بن ابی طالب
إِنَّ الدِّینَ عِندَ اللّهِ الإِسْلاَمُ وَمَا اخْتَلَفَ الَّذِینَ أُوْتُواْ الْکِتَابَ إِلاَّ مِن بَعْدِ مَا جَاءهُمُ الْعِلْمُ بَغْیًا بَیْنَهُمْ وَمَن یَکْفُرْ بِآیَاتِ اللّهِ فَإِنَّ اللّهِ سَرِیعُ الْحِسَابِ (003-19)
و از ابن شهراشوب از امام باقر (علیه السلام ) روایت کرده که در معناى آیه : (ان الدین عند اللّه الاسلام ...) فرمود: یعنى تسلیم شدن به ولایت على بن ابیطالب (علیه السلام ).
اهدِنَا الصِّرَاطَ المُستَقِیمَ (001-6)
در کتاب فقیه و در تفسیر عیاشى از امام صادق علیه السلام روایت آورده اند، که فرمود: صراط مستقیم ، امیرالمؤمنین علیه السلام است .

وَاسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ وَإِنَّهَا لَکَبِیرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخَاشِعِینَ (002-45)
و در تفسیر عیاشى از ابى الحسن علیه السلام روایت آمده ، که فرمود: صبر در این آیه بمعناى روزه است ، و هر گاه امر ناگوارى براى کسى پیش آید، روزه بگیرد، تا بر طرف شود، چون خدایتعالى فرمود: (و استعینوا بالصبر و الصلاه ، و انها لکبیره الا على الخاشعین )، و خاشع بمعناى کسى است که در نماز خود حالت ذلت بخود بگیرد، و منظور از خاشعان در این آیه رسولخدا صلى الله علیه و آله و سلم و امیرالمؤ منین علیه السلام است .

وَإِذْ أَخَذَ اللّهُ مِیثَاقَ النَّبِیِّیْنَ لَمَا آتَیْتُکُم مِّن کِتَابٍ وَحِکْمَةٍ ثُمَّ جَاءکُمْ رَسُولٌ مُّصَدِّقٌ لِّمَا مَعَکُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَلَتَنصُرُنَّهُ قَالَ أَأَقْرَرْتُمْ وَأَخَذْتُمْ عَلَى ذَلِکُمْ إِصْرِی قَالُواْ أَقْرَرْنَا قَالَ فَاشْهَدُواْ وَأَنَاْ مَعَکُم مِّنَ الشَّاهِدِینَ (003-81)
در این میان عده اى روایات دیگر هست که آنها را عیاشى و قمى در تفسیرهاى خود و همچنین غیر این دو و در معناى آیه : (و اذ اخذ اللّه میثاق النبیین ...) نقل کرده اند. و در آنها آمده که معناى (لتومنن به ) این است که به رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله ) ایمان بیاورید. (و لتنصرن ) یعنى امیر المؤ منین (علیه السلام ) را یارى کنید.
وَاعْبُدُواْ اللّهَ وَلاَ تُشْرِکُواْ بِهِ شَیْئًا وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا وَبِذِی الْقُرْبَى وَالْیَتَامَى وَالْمَسَاکِینِ وَالْجَارِ ذِی الْقُرْبَى وَالْجَارِ الْجُنُبِ وَالصَّاحِبِ بِالجَنبِ وَابْنِ السَّبِیلِ وَمَا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ إِنَّ اللّهَ لاَ یُحِبُّ مَن کَانَ مُخْتَالاً فَخُورًا (004-36)

در تفسیر عیاشى در ذیل آیه (و بالوالدین احسانا...)، از سلام جعفى از امام ابى جعفر (علیه السلام )، و از ابان بن تغلب از امام صادق (علیه السلام ) روایت آورده که فرمودند: این آیه شریفه درباره رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله ) و على (علیه السلام ) نازل شده (مى فرماید امت اسلام باید به دو پدر خود رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله ) و على (علیه السلام ) احسان کنند). آنگاه گفته : نظیر این مطلب در حدیث ابن جبله آمده ، و آنگاه مى گوید: از رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله ) روایت شده : که والدین مسلمانان ، من و على هستیم .

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ أَطِیعُواْ اللّهَ وَأَطِیعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِی الأَمْرِ مِنکُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِی شَیْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللّهِ وَالرَّسُولِ إِن کُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ ذَلِکَ خَیْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِیلاً (004-59)
در تفسیر برهان از ابن بابویه روایت کرده که وى به سند خود از جابر بن عبداللّه انصارى نقل کرده ، گفت : وقتى خداى عزوجل آیه شریفه : (یا ایها الذین آمنوا اطیعوا اللّه و اطیعوا الرسول و اولى الامر منکم ) را بر پیامبر گرامیش محمد (صلى اللّه علیه و آله ) نازل کرد، من به آن جناب عرضه داشتم : یا رسول اللّه خدا و رسولش را شناختیم ، اولى الامر کیست ؟ که خداى تعالى طاعت آنان کردن را دوشادوش طاعت تو قرار داده ؟ فرمود: اى جابر آنان جانشینان منند، و امامان مسلمین بعد از منند، که اولشان على بن ابیطالب... .
***
و از آنجایی که  پیامبر مکرم اسلام چیزی نفرمودند مگر: وَمَا یَنطِقُ عَنِ الْهَوَىٰ-إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحَىٰ
و همچنین انا و علی ابوا هذه الامة
و اینکه ما چند گونه وحی داریم که منحصر در رسول نیست
بنده بر روی کلام خودم اصرار دارم...
علاوه بر آن

حدیث ثقلین یکی از حدیث‌های متواتر پیامبر اسلام است.

انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله وعترتی ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا بعدی: کتاب الله فیه‌الهدی والنور حبل ممدود من السماء الی الارض وعترتی اهل بیتی وان اللطیف الخبیر قد اخبرنی‌انهما لن یفترقا حتی یردا علی الحوض وانظروا کیف تخلفونی فیهما

«من در میان شما دو امانت نفیس و گرانبها می‌گذارم یکی کتاب خدا قرآن و دیگری عترت و اهل بیت خودم. مادام که شما به این دو دست بیازند هرگز گمراه نخواهید شد و این دو یادگار من هیچ گاه از هم جدا نمی‌شوند.»

همچنین ام سلمه از پیامبر اسلام حدیثی با همان مضمون حدیث ثقلین نقل می‌کند که وی گفت: «علی با قرآن است و قرآن با علی است، آنها از هم جدا نمی‌شوند تا اینکه در حوض بر من وارد شوند[۱][۲][۳]».

میر حامد حسین نام این اشخاص را آورده‌است. همچنین صحّت حدیث ثقلین توسط رساله‌ای که «دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیه» در مصر در چند سال پیش در مورد این حدیث چاپ کرد به اثبات رسیده‌است.[۴]

حدیث ثقلین از موارد اختلاف اهل تسنن و تشیع است. شیعیان اهل تسنن را به این موضوع متهم می‌کنند که پیشوای ایشان، عمر بن خطاب با قول معروف خویش _«حسبنا کتاب الله»[۵]_ رهنمودهای این حدیث نبوی را زیر پا گذاشته‌است.

***
و همچنین حضرت رسول فرمودند: هر کس بخواهد به حضرت آدم در عملش بنگرد و به نوح در تقوایش و به ابراهیم در بردباری اش و به موسی در هیبتش و به عیسی در عبادتش، بنگرد به علی بن ابی طالب بنگرد

و همچنین احمد بن حنبل در فضائل الصحابة (ج2، ص622) روایت کرده است که:

عن النبی(ص) أنّه قال: خلقت أنا و علی بن ابی طالب من نور واحد، قبل أن یخلق اللّه تعالی آدم بأربعة عشرة ألف عام، فلم یزل فی شی ء واحد، یسبح اللّه ذلک النور و یقدسه، فلّما خلق اللّه تعالی آدم أسکن ذلک النور فی صلبه، إلی أن افترقنا فی صلب عبدالمطلب، فجزء فی صلب عبداللّه ، و جزء فی صلب أبی طالب!

پیامبر اکرم(ص) فرمود: من و علی بن ابی طالب از یک نور واحد خلق شده ایم، که چهار هزار سال قبل از خلقت آدم بوده است. همواره در یک شی ء واحد بوده و آن نور به تسبیح و تقدیس خدا مشغول بوده است تا آنگاه که خداوند تعالی آدم را خلق کرد، آن نور را در صلب او قرار داد، تا اینکه در صلب عبدالمطلب از هم جدا شدیم و جزئی از آن نور در صلب عبداللّه و جزء دیگر در صلب ابوطالب قرار گرفت.

فلذا میگویم:
اگر پرستش جز ذات خدا مجاز بود، بدون شک علی را می پرستیدم. زیرا او تجلی خدا و تجسم صفات حضرت حق و معیارهای او است.

او هدف انسانیت و خلیفة الله علی الارض است. او خدا نیست اما وجودش را جز ذات خدا پر نکرده...


نهج ابلاغه باید در دانشگاه ها تدریس بشه ....اما حیف که جدا افتاده از همه جا...
توی دانشگاه جای نهج البلاغه و صحیفه خالیه ...
پاسخ:
مگه بعضی از خطبه ها و نامه ها جزء مواد درسی و امتحانی نیست؟!؟!
با سلام . و تشکر از حضور پر برکتتان 

منظور شما این است که کلام امام علی (ع) در عرض کلام خداوند قرار دارد ؟
اگر این طور یا شبیه این فکر می کنید ، کاملا در اشتباه هستید .

کلام رسول الله ( نهج الفصاحه ) و کلام امیرالمومنین علی ع ( نهج البلاغه ) ، دون کلام خالق است ، ولاغیر . 

خواهشا تفسیر به رای نفرمایید که مذموم و مطرود است .

جزاکم الله خیرا 
پاسخ:
علیکم السلام
حالا مگه جمله: دون کلام خالق، وحی منزل هست که شما می فرمایید تفسیر به رأی!؟!؟!؟
عرض کردم مفسر واقعی کلام نورانی و منبع لایزال علم الهی، سنت است؛ یعنی کلام نورانی معصوم که حقیقت و باطن قرآن از برای اوست؛ و او به نسبت ظرف وجودی فهم ما سخن به میان آورده.
و برای اینکه شبهه ای پیش نیاید که پس کتاب چیست؟! و جایگاهش کجاست؟!
لطفا بخش حجیت ظواهر الکتاب رسائل شیخ انصاری رو مطالعه بفرمایید...
و همچنین چند جلسه از صحبت های آیت الله میرباقری در سمت خدا رو حتما ببینید
  • خارج ازچارچوب
  • چرا دورش حصار کشیدن؟!
    پاسخ:
    دیشب هم چند دفعه ای به خودم گفتم: واقعا چرا؟!؟!
    البته میشه یه توجیهاتی کردی!!
    اما باید منظور نقاش رو دید...

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی