پاسخ:
علیکم السلام
قال رسول الله: انا مدینة العلم و علی بابها و انا مدینة الحکمة و علی بابها
و آیاتی در شرف والای علی بن ابی طالب
إِنَّ الدِّینَ عِندَ اللّهِ الإِسْلاَمُ وَمَا اخْتَلَفَ الَّذِینَ
أُوْتُواْ الْکِتَابَ إِلاَّ مِن بَعْدِ مَا جَاءهُمُ الْعِلْمُ بَغْیًا
بَیْنَهُمْ وَمَن یَکْفُرْ بِآیَاتِ اللّهِ فَإِنَّ اللّهِ سَرِیعُ
الْحِسَابِ (003-19)
و از ابن شهراشوب از امام باقر (علیه السلام )
روایت کرده که در معناى آیه : (ان الدین عند اللّه الاسلام ...) فرمود:
یعنى تسلیم شدن به ولایت على بن ابیطالب (علیه السلام ).
اهدِنَا الصِّرَاطَ المُستَقِیمَ (001-6)
در کتاب فقیه و در تفسیر عیاشى از امام صادق علیه السلام روایت آورده اند، که فرمود: صراط مستقیم ، امیرالمؤمنین علیه السلام است .
وَاسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ وَإِنَّهَا لَکَبِیرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخَاشِعِینَ (002-45)
و
در تفسیر عیاشى از ابى الحسن علیه السلام روایت آمده ، که فرمود: صبر در
این آیه بمعناى روزه است ، و هر گاه امر ناگوارى براى کسى پیش آید، روزه
بگیرد، تا بر طرف شود، چون خدایتعالى فرمود: (و استعینوا بالصبر و الصلاه ،
و انها لکبیره الا على الخاشعین )، و خاشع بمعناى کسى است که در نماز خود
حالت ذلت بخود بگیرد، و منظور از خاشعان در این آیه رسولخدا صلى الله علیه و
آله و سلم و امیرالمؤ منین علیه السلام است .
وَإِذْ أَخَذَ اللّهُ مِیثَاقَ النَّبِیِّیْنَ لَمَا آتَیْتُکُم مِّن
کِتَابٍ وَحِکْمَةٍ ثُمَّ جَاءکُمْ رَسُولٌ مُّصَدِّقٌ لِّمَا مَعَکُمْ
لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَلَتَنصُرُنَّهُ قَالَ أَأَقْرَرْتُمْ وَأَخَذْتُمْ
عَلَى ذَلِکُمْ إِصْرِی قَالُواْ أَقْرَرْنَا قَالَ فَاشْهَدُواْ وَأَنَاْ
مَعَکُم مِّنَ الشَّاهِدِینَ (003-81)
در این میان عده اى روایات دیگر
هست که آنها را عیاشى و قمى در تفسیرهاى خود و همچنین غیر این دو و در
معناى آیه : (و اذ اخذ اللّه میثاق النبیین ...) نقل کرده اند. و در آنها
آمده که معناى (لتومنن به ) این است که به رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله )
ایمان بیاورید. (و لتنصرن ) یعنى امیر المؤ منین (علیه السلام ) را یارى
کنید.
وَاعْبُدُواْ اللّهَ وَلاَ تُشْرِکُواْ بِهِ شَیْئًا وَبِالْوَالِدَیْنِ
إِحْسَانًا وَبِذِی الْقُرْبَى وَالْیَتَامَى وَالْمَسَاکِینِ وَالْجَارِ
ذِی الْقُرْبَى وَالْجَارِ الْجُنُبِ وَالصَّاحِبِ بِالجَنبِ وَابْنِ
السَّبِیلِ وَمَا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ إِنَّ اللّهَ لاَ یُحِبُّ مَن
کَانَ مُخْتَالاً فَخُورًا (004-36)
در تفسیر عیاشى در ذیل آیه (و
بالوالدین احسانا...)، از سلام جعفى از امام ابى جعفر (علیه السلام )، و از
ابان بن تغلب از امام صادق (علیه السلام ) روایت آورده که فرمودند: این
آیه شریفه درباره رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله ) و على (علیه السلام )
نازل شده (مى فرماید امت اسلام باید به دو پدر خود رسول خدا (صلى اللّه
علیه و آله ) و على (علیه السلام ) احسان کنند). آنگاه گفته : نظیر این
مطلب در حدیث ابن جبله آمده ، و آنگاه مى گوید: از رسول خدا (صلى اللّه
علیه و آله ) روایت شده : که والدین مسلمانان ، من و على هستیم .
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ أَطِیعُواْ اللّهَ وَأَطِیعُواْ
الرَّسُولَ وَأُوْلِی الأَمْرِ مِنکُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِی شَیْءٍ
فَرُدُّوهُ إِلَى اللّهِ وَالرَّسُولِ إِن کُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللّهِ
وَالْیَوْمِ الآخِرِ ذَلِکَ خَیْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِیلاً (004-59)
در
تفسیر برهان از ابن بابویه روایت کرده که وى به سند خود از جابر بن
عبداللّه انصارى نقل کرده ، گفت : وقتى خداى عزوجل آیه شریفه : (یا ایها
الذین آمنوا اطیعوا اللّه و اطیعوا الرسول و اولى الامر منکم ) را بر
پیامبر گرامیش محمد (صلى اللّه علیه و آله ) نازل کرد، من به آن جناب عرضه
داشتم : یا رسول اللّه خدا و رسولش را شناختیم ، اولى الامر کیست ؟ که خداى
تعالى طاعت آنان کردن را دوشادوش طاعت تو قرار داده ؟ فرمود: اى جابر آنان
جانشینان منند، و امامان مسلمین بعد از منند، که اولشان على بن ابیطالب... .
***
و از آنجایی که پیامبر مکرم اسلام چیزی نفرمودند مگر:
وَمَا یَنطِقُ عَنِ الْهَوَىٰ-إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحَىٰ
و همچنین انا و علی ابوا هذه الامة
و اینکه ما چند گونه وحی داریم که منحصر در رسول نیست
بنده بر روی کلام خودم اصرار دارم...
علاوه بر آن
حدیث ثقلین یکی از حدیثهای متواتر پیامبر اسلام است.
انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله وعترتی ما ان تمسکتم
بهما لن تضلوا بعدی: کتاب الله فیهالهدی والنور حبل ممدود من السماء الی
الارض وعترتی اهل بیتی وان اللطیف الخبیر قد اخبرنیانهما لن یفترقا حتی
یردا علی الحوض وانظروا کیف تخلفونی فیهما
«من در میان شما دو امانت نفیس و گرانبها میگذارم یکی کتاب خدا قرآن و دیگری عترت و اهل بیت خودم. مادام که شما به این دو دست بیازند هرگز گمراه نخواهید شد و این دو یادگار من هیچ گاه از هم جدا نمیشوند.»
همچنین ام سلمه از پیامبر اسلام حدیثی با همان مضمون حدیث ثقلین نقل میکند که وی گفت: «علی با قرآن است و قرآن با علی است، آنها از هم جدا نمیشوند تا اینکه در حوض بر من وارد شوند[۱][۲][۳]».
میر حامد حسین نام این اشخاص را آوردهاست. همچنین صحّت حدیث ثقلین توسط
رسالهای که «دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیه» در مصر در چند سال پیش در
مورد این حدیث چاپ کرد به اثبات رسیدهاست.[۴]
حدیث ثقلین از موارد اختلاف اهل تسنن و تشیع است. شیعیان اهل تسنن را به این موضوع متهم میکنند که پیشوای ایشان، عمر بن خطاب با قول معروف خویش _«حسبنا کتاب الله»[۵]_ رهنمودهای این حدیث نبوی را زیر پا گذاشتهاست.
***
و همچنین حضرت رسول فرمودند: هر کس بخواهد به حضرت آدم در عملش بنگرد و به نوح در تقوایش و به ابراهیم در بردباری اش و به موسی در هیبتش و به عیسی در عبادتش، بنگرد به علی بن ابی طالب بنگرد
و همچنین احمد بن حنبل در فضائل الصحابة (ج2، ص622)
ر
وایت کرده است که:
عن النبی(ص) أنّه قال: خلقت أنا و علی بن ابی طالب من
نور واحد، قبل أن یخلق اللّه تعالی آدم بأربعة عشرة ألف
عام، فلم یزل فی شی ء واحد، یسبح اللّه ذلک النور و
یقدسه، فلّما خلق اللّه تعالی آدم أسکن ذلک النور فی
صلبه، إلی أن افترقنا فی صلب عبدالمطلب، فجزء فی
صلب عبداللّه ، و جزء فی صلب أبی طالب!
پیامبر اکرم(ص) فرمود: من و علی بن ابی طالب از یک
نور واحد خلق شده ایم، که چهار هزار سال قبل از
خلقت آدم بوده است. همواره در یک شی ء واحد بوده
و آن نور به تسبیح و تقدیس خدا مشغول بوده است تا
آنگاه که خداوند تعالی آدم را خلق کرد، آن نور را در
صلب او قرار داد، تا اینکه در صلب عبدالمطلب از هم
جدا شدیم و جزئی از آن نور در صلب عبداللّه و جزء
دیگر در صلب ابوطالب قرار گرفت.
فلذا میگویم:
اگر پرستش جز ذات خدا مجاز بود، بدون شک علی را می پرستیدم. زیرا او تجلی خدا و تجسم صفات حضرت حق و معیارهای او است.
او هدف انسانیت و خلیفة الله علی الارض است. او خدا نیست اما وجودش را جز ذات خدا پر نکرده...