ایماء

ایماء به معنای اشاره و کنایه؛ ساده ترین نام برای دفتری است که از هر دری سخنی کوتاه به میان آورده و امیدوار است اگر مفید نیست مضر نیز نباشد

ایماء

ایماء به معنای اشاره و کنایه؛ ساده ترین نام برای دفتری است که از هر دری سخنی کوتاه به میان آورده و امیدوار است اگر مفید نیست مضر نیز نباشد

مشخصات بلاگ
ایماء

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
وَالْعَصْرِ ﴿١﴾
إِنَّ الإنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ ﴿٢﴾
إِلا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ ﴿٣﴾
.
.
.
قال الإمام الحسین بن علی:
إِنَّ النَّاسَ عَبِیدُ الدُّنْیَا، وَ الدِّینُ لَعْقٌ عَلَى أَلْسِنَتِهِمْ‏ یَحُوطُونَهُ مَا دَرَّتْ مَعَایِشُهُمْ فَإِذَا مُحِّصُوا بِالْبَلَاءِ قَلَّ الدَّیَّانُونَ.
امام حسین علیه السلام فرمودند:
به راستى که مردم بنده دنیا هستند و دین لقلقه زبان آنهاست، تا هر آن جایى که دین وسیله زندگى آنها باشد، دین دار باقی می مانند و چون در معرض امتحان قرار گیرند، دینداران کم مى شوند.
.
.
.
گنهکار اندیشناک از خدای/
به از پارسای عبادت‌نمای//
#سعدی

نویسندگان

پس از باران...

دوشنبه, ۲۷ شهریور ۱۳۹۱، ۰۸:۰۹ ق.ظ
فصلی سخت عاشقانه که پس از مشاهده صحنه شهادت پاسداران صابرین سپاه رقم خورد

رزمندگان در دل شب، در دل کوه ها و تپه ها، زیر ستارگان آسمان

فریاد یا صاحب الزمان سر می دهند، گریه می کنند و در تنهایی با امام خویش به وحدت می رسند.

احساس این که پشتیبانی دارند که ناظر فداکاری های آن هاست

فرماندهی بی نظیر که دنیای وجود زیر سیطره ی  اراده ی اوست

دوستی که سراپای وجودش عشق و محبت و انسانیت است.

فرمانروایی که مظهر عدل و حق و مبارزه علیه ظلم و فساد است.

همیشه و همه جا هست، در آن لحظات که سربازان و رزمندگانش به او احتیاج دارند، حاضر است

به زمزمه های عاشقانه آن ها گوش فرا می دهد

به نیاز قلبی آن ها لبیک می گوید،

هنگامی که مجروحی در درد لذت بخش خویش می سوزد،

اوست که با لطف و محبت خود آرامش می بخشد ...

.........................................................

..............................................

................................


****************************************************************************


لحظاتی پس از تحریر:

جایی که دیگر مرگ و زندگی مطرح نیست، زنده ماندن مهم نیست، شهید شدن مهم نیست، مسئله شرف و رسالت و تعهد و مسئولیت است، آن جا که اقتضا ایجاب می کند که همه ی بود و نبود ها و همه ی هستی را فراموش نماید.

راستی که معیار ها عوض می شود، خوبی ها و بدی ها تغییر شکل می یابند، لذت و درد، پیروزی و شکست، حیات و ممات بی ارزش می شوند.



  • ابوذر محمدی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی